درباره وبلاگ

هرچیزی در این عالم ظاهر وباطنی دارد.ظاهرقرآن چنان است که خداوند متعال می فرماید اگر تمام جن وانس جمع شوند نمی توانند یک آیه مانند آن بیاورند وباطن آن چنان که روح القدس که از تمام ملائک مرتبه اشان بالاتر است در شبی که تاصبح خیروبرکت است بر قلب پیامبر اکرم که خاتم انبیاء واعظم انبیاء اولولعزم است نازل گردیده البته نمی رسد جزبه دست پاکان .هرکس شفای جسم وجان می خواهد درقرآن است به اذن خدا پس تا می توانی انس بگیر وتکرار کن وتسلیم باش انشاالله فرج در راه است با ابتکاری که در این جا به کار رفته می توان در چند دقیقه قرآن را پیرامون یک موضوع دوره کرد تا انشاالله ضمیر مان با قرآن نورانیت یابد .نکته آخر در مقابل قرآن تسلیم باشیم وباحسن ظن وقصد قرب خداوند وطهارت باطن وظاهر واستمداد از اولیاء اللهی بویژه چهارده معصوم برای شفاعت در درگاه خداوند و هدایت کامل وجامع ودفع قضا وبلا ایمانی وجانی وارد شویم التماس دعا
موضوعات
آخرین مطالب
نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 35
بازدید دیروز : 47
بازدید هفته : 35
بازدید ماه : 903
بازدید کل : 128933
تعداد مطالب : 1693
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1

قرآن موضوعی
بامفاهیم انسان سازدر سراسر قرآن همراه شویم
شنبه 30 خرداد 1394برچسب:, :: 9:39 ::  نويسنده : فتح الله بهاروند       

سوره انبیاء 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

به نام خدای بخشاینده مهربان

7

وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ

ما پیش از تو به رسالت نفرستادیم مگر مردانی را که به آنها وحی می کردیم و اگر خود نمی دانید از اهل کتاب بپرسید

8

وَمَا جَعَلْنَاهُمْ جَسَدًا لَّا يَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَمَا كَانُوا خَالِدِينَ

آنها را کالبدهایی نکردیم که به طعام نیازمند نباشند و عمر جاویدان هم نداشتند

9

ثُمَّ صَدَقْنَاهُمُ الْوَعْدَ فَأَنجَيْنَاهُمْ وَمَن نَّشَاء وَأَهْلَكْنَا الْمُسْرِفِينَ

سپس هر وعده ای که با ایشان نهادیم برآوردیم ، و آنها و هر کس را که خواستیم رهانیدیم و گزافکاران را هلاک کردیم

25

وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ

ما پیش از تو هیچ پیامبری نفرستادیم ، جز آنکه به او وحی کردیم که جز، من خدایی نیست پس مرا بپرستید

48

وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى وَهَارُونَ الْفُرْقَانَ وَضِيَاء وَذِكْرًا لِّلْمُتَّقِينَ

به موسی و هارون کتابی دادیم که حق و باطل را از یکدیگر تمیز می دهد و روشنی و اندرز است برای پرهیزگاران

51

وَلَقَدْ آتَيْنَا إِبْرَاهِيمَ رُشْدَهُ مِن قَبْلُ وَكُنَّا بِه عَالِمِينَ

پیش از این به ابراهیم نیروی شناختش را عطا کردیم و به او آگاه بودیم

52

إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ

آنگاه که به پدرش و قومش گفت : این تندیسها که به پرستش آنها دل نهاده، اید چیستند ?

53

قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءنَا لَهَا عَابِدِينَ

گفتند: پدرانمان را دیدیم که آنها را می پرستیدند

54

قَالَ لَقَدْ كُنتُمْ أَنتُمْ وَآبَاؤُكُمْ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ

گفت : هر آینه شما و پدرانتان در گمراهی آشکاری بوده اید

55

قَالُوا أَجِئْتَنَا بِالْحَقِّ أَمْ أَنتَ مِنَ اللَّاعِبِينَ

گفتند: برای ما سخن حقی آورده ای ، یا ما را به بازی گرفته ای ?

56

قَالَ بَل رَّبُّكُمْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الَّذِي فَطَرَهُنَّ وَأَنَا عَلَى ذَلِكُم مِّنَ الشَّاهِدِينَ

گفت : نه ، پروردگار شما، پروردگار آسمانها و زمین است آن که آنهارا بیافریده است و من بر این سخن که می گویم گواهی می دهم

57

وَتَاللَّهِ لَأَكِيدَنَّ أَصْنَامَكُم بَعْدَ أَن تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ

و به خدا سوگند که چون شما بروید، چاره این بتانتان را خواهم کرد

58

فَجَعَلَهُمْ جُذَاذًا إِلَّا كَبِيرًا لَّهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ

آنها را خرد کرد مگر بزرگ ترینشان را، تا مگر به آن رجوع کنند

59

قَالُوا مَن فَعَلَ هَذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ

، گفتند: چه کس به خدایان ما چنین کرده است ? هر آینه او از ستمکاران است

60

قَالُوا سَمِعْنَا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِيمُ

گفتند: شنیده ایم که جوانی به نام ابراهیم ، از آنها سخن می گفته است

61

قَالُوا فَأْتُوا بِهِ عَلَى أَعْيُنِ النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَشْهَدُونَ

گفتند: او را به محضر مردم بیاورید، تا شهادت دهند

62

قَالُوا أَأَنتَ فَعَلْتَ هَذَا بِآلِهَتِنَا يَا إِبْرَاهِيمُ

گفتند: ای ابراهیم ، تو با خدایان ما چنین کرده ای ?

63

قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِن كَانُوا يَنطِقُونَ

گفت : بلکه بزرگ ترینشان چنین کرده است اگر سخن می گویند از آنها، بپرسید

64

فَرَجَعُوا إِلَى أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ

با خودشان گفت و گو کردند و گفتند: شما خود ستمکار هستید

65

ثُمَّ نُكِسُوا عَلَى رُؤُوسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَؤُلَاء يَنطِقُونَ

آنگاه به حیرت سر فرو داشتند و گفتند: تو خود می دانی که اینان سخن نمی گویند

66

قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ

گفت : آیا سوای الله چیزی را می پرستید که نه شما را سود می رساند نه زیان

67

أُفٍّ لَّكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ

بیزارم از شما و از آن چیزهایی که سوای الله می پرستید آیا به عقل، درنمی یابید ?

68

قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ

گفتند: اگر می خواهید کاری بکنید، بسوزانیدش و خدایان خود را نصرت دهید

69

قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ

گفتیم : ای آتش ، بر ابراهیم خنک و سلامت باش

70

وَأَرَادُوا بِهِ كَيْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَخْسَرِينَ

می خواستند برای ابراهیم مکری بیندیشند، ولی ما زیانکارشان گردانیدیم

71

وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ

او و لوط را رهانیدیم و به سرزمینی که آن را برکت جهانیان قرار داده ایم ، بردیم

72

وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ

و به او اسحاق و فرزندزاده ای چون یعقوب را بخشیدیم و همه را از شایستگان گردانیدیم

73

وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاء الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ

و همه را پیشوایانی ساختیم که به امر ما هدایت می کردند و انجام، دادن کارهای نیک و بر پای داشتن نماز و دادن زکات را به آنها وحی کردیم و همه پرستنده ما بودند

74

وَلُوطًا آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَت تَّعْمَلُ الْخَبَائِثَ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَاسِقِينَ

و به لوط حکم و علم دادیم و از آن قریه که مردمش مرتکب پلیدیها می شدند نجاتش بخشیدیم آنها که مردمی بد و فاسق بودند

75

وَأَدْخَلْنَاهُ فِي رَحْمَتِنَا إِنَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ

او را در رحمت خویش داخل کردیم که او از شایستگان بود

76

وَنُوحًا إِذْ نَادَى مِن قَبْلُ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ

و نوح را، یاد کن که پیش از آن ما را ندا داد و ما به او پاسخ دادیم و او و خاندانش را از محنتی بزرگ رهانیدیم

77

وَنَصَرْنَاهُ مِنَ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَأَغْرَقْنَاهُمْ أَجْمَعِينَ

و او را بر مردمی که آیات ما را تکذیب می کردند پیروزی دادیم آنان بد مردمی بودند و ما همه را غرقه ساختیم

78

وَدَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ إِذْ يَحْكُمَانِ فِي الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِيهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَكُنَّا لِحُكْمِهِمْ شَاهِدِينَ

و داود و سلیمان را یاد کن آنگاه که در باره کشتزاری داوری کردند که گوسفندان آن قوم ، بی شبان در آنجا می چریدند و ما شاهد داوری آنها بودیم

79

فَفَهَّمْنَاهَا سُلَيْمَانَ وَكُلًّا آتَيْنَا حُكْمًا وَعِلْمًا وَسَخَّرْنَا مَعَ دَاوُودَ الْجِبَالَ يُسَبِّحْنَ وَالطَّيْرَ وَكُنَّا فَاعِلِينَ

و این شیوه داوری را به سلیمان آموختیم و همه را حکم و علم دادیم و، کوهها را مسخر داود گردانیدیم که آنها و پرندگان با او تسبیح می گفتند و این همه ما کردیم

80

وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَّكُمْ لِتُحْصِنَكُم مِّن بَأْسِكُمْ فَهَلْ أَنتُمْ شَاكِرُونَ

و به او آموختیم تا برایتان زره بسازد تا شما را به هنگام جنگیدنتان حفظ کند آیا سپاسگزاری می کنید ?

81

وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ

و تند باد را مسخر سلیمان کردیم که به امر او در آن سرزمین که برکتش داده بودیم حرکت می کرد و ما بر هر چیزی آگاهیم

82

وَمِنَ الشَّيَاطِينِ مَن يَغُوصُونَ لَهُ وَيَعْمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذَلِكَ وَكُنَّا لَهُمْ حَافِظِينَ

و گروهی از دیوان برایش در دریا غواصی می کردند و جز آن به کارهای، دیگرمشغول بودند و ما حافظ آنها بودیم

83

وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ

و ایوب را یاد کن آنگاه که پروردگارش را ندا داد: به من بیماری و رنج رسیده است و تو مهربان ترین مهربانانی

84

فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَكَشَفْنَا مَا بِهِ مِن ضُرٍّ وَآتَيْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُم مَّعَهُمْ رَحْمَةً مِّنْ عِندِنَا وَذِكْرَى لِلْعَابِدِينَ

دعایش را اجابت کردیم و آزار از او دور کردیم و خاندانش را و همانند آنها را با آنها به او بازگردانیدیم و این رحمتی بود از جانب ما، تا خداپرستان همواره به یاد داشته باشند

85

وَإِسْمَاعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَا الْكِفْلِ كُلٌّ مِّنَ الصَّابِرِينَ

و اسماعیل و ادریس و ذوالکفل را یاد کن که همه از صابران بودند

86

وَأَدْخَلْنَاهُمْ فِي رَحْمَتِنَا إِنَّهُم مِّنَ الصَّالِحِينَ

، آنان را مشمول بخشایش خویش گردانیدیم و همه از شایستگان بودند

87

وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ

و ذوالنون را، آنگاه که خشمناک برفت و پنداشت که هرگز بر او تنگ نمی گیریم و در تاریکی ندا داد: هیچ خدایی جز تو نیست ، تو منزه هستی ومن از ستمکاران هستم

88

فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنجِي الْمُؤْمِنِينَ

دعایش را مستجاب کردیم و او را از اندوه رهانیدیم و مؤمنان را، اینچنین می رهانیم

89

وَزَكَرِيَّا إِذْ نَادَى رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ

و زکریا را یاد کن ، آنگاه که پروردگارش را ندا داد: ای پروردگار من ،مرا تنها وامگذار و تو بهترین وارثانی

90

فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ كَانُوا يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ

دعایش را مستجاب کردیم و به او یحیی را بخشیدیم و زنش را برایش شایسته گردانیدیم اینان در کارهای نیک شتاب می کردند و با بیم و امید مارا می خواندند و در برابر ما خاشع بودند

91

وَالَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهَا مِن رُّوحِنَا وَجَعَلْنَاهَا وَابْنَهَا آيَةً لِّلْعَالَمِينَ

و آن زن را یاد کن که شرمگاه خود را نگاه داشت و ما از روح خود در او، دمیدیم و او و فرزندش را برای جهانیان عبرتی گردانیدیم



شنبه 30 خرداد 1394برچسب:, :: 8:43 ::  نويسنده : فتح الله بهاروند       

سوره حج

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

به نام خدای بخشاینده مهربان

52

وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ

ما پیش از تو هیچ رسول یا نبیی را نفرستادیم مگر آنکه چون به خواندن آیات مشغول شد شیطان در سخن او چیزی افکند و خدا آنچه را که شیطان افکنده بود نسخ کرد، سپس آیات خویش را استواری بخشید و خدا دانا و حکیم است

53

لِيَجْعَلَ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِتْنَةً لِّلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ

چنین شود، تا آنچه شیطان در سخن او افکنده برای کسانی که در، قلبهایشان بیماری است و نیز سخت دلان ، آزمایشی باشد، و ستمکاران در اختلافی بزرگ گرفتارند

78

وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمينَ مِن قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ

در راه خداوند چنان که باید جهاد کنید او شما را برگزید و برایتان در، دین هیچ تنگنایی پدید نیاورد کیش پدرتان ابراهیم است او پیش ازاین شما را مسلمان نامید تا این پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر دیگرمردم گواه باشید پس نماز بگزارید و زکات بدهید و به خدا توسل جویید اوست مولای شما چه مولایی نیکو و چه یاوری نیکو



جمعه 29 خرداد 1394برچسب:, :: 23:9 ::  نويسنده : فتح الله بهاروند       

سوره مومنون

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

به نام خدای بخشاینده مهربان

23

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ

هر آینه نوح را بر قومش فرستادیم گفت : ای قوم من ، خدای یکتا را بپرستید شما را خداوندی جز او نیست آیا پروا نمی کنید ?

24

فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَوْمِهِ مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُرِيدُ أَن يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَأَنزَلَ مَلَائِكَةً مَّا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ

مهتران قومش که کافر بودند، گفتند: این مرد انسانی است همانند شما،می خواهد بر شما برتری جوید اگر خدا می خواست فرشتگانی را می فرستاد ما هرگز چنین چیزی در روزگار نیاکانمان نشنیده ایم

25

إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّى حِينٍ

او مرد دیوانه ای بیش نیست یکچند بر او صبر کنید

26

قَالَ رَبِّ انصُرْنِي بِمَا كَذَّبُونِ

گفت : ای، پروردگار من ، اکنون که مرا تکذیب می کنند، یاریم کن

27

فَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا فَإِذَا جَاء أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ فَاسْلُكْ فِيهَا مِن كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ

به او وحی کردیم که کشتی را در حضور ما و به الهام ما بساز و چون فرمان ما در رسید و آب از تنور بیرون زد از هر جنسی دو تا و نیز کسان خود رابه آن ببر مگر آن کس که پیش از این در باره او سخن رفته است و درباره ستمکاران با من سخن مگوی که آنها همه غرقه شدگانند

28

فَإِذَا اسْتَوَيْتَ أَنتَ وَمَن مَّعَكَ عَلَى الْفُلْكِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ

چون خود و همراهانت به کشتی نشستید، بگو: سپاس خدایی را که ما را، ازمردم ستمکاره رهایی بخشید

29

وَقُل رَّبِّ أَنزِلْنِي مُنزَلًا مُّبَارَكًا وَأَنتَ خَيْرُ الْمُنزِلِينَ

و بگو: ای پروردگار من ، مرا فرودآور در جایگاهی مبارک ، که تو بهترین راهبرانی

30

إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ وَإِن كُنَّا لَمُبْتَلِينَ

در این داستان عبرتها و پندهاست ، و ما تنها آزمایندگانی بودیم

31

ثُمَّ أَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ

و بعد از آنها مردمی دیگر بیافریدیم

32

فَأَرْسَلْنَا فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ

و از خودشان به میانشان پیامبری فرستادیم که : خدای یکتا را بپرستید، شما را خدایی جز او نیست آیا پروا نمی کنید ?

33

وَقَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِلِقَاء الْآخِرَةِ وَأَتْرَفْنَاهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَيَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ

گروهی از مهتران قومش که کافر بودند و دیدار آخرت را دروغ می شمردند، ودر این دنیایشان عیش و نعمت داده بودیم ، گفتند: این مرد انسانی است همانند شما، از آنچه می خورید می خورد و از آنچه می آشامید می آشامد

34

وَلَئِنْ أَطَعْتُم بَشَرًا مِثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذًا لَّخَاسِرُونَ

و اگر از انسانی همانند خود اطاعت کنید، زیان کرده اید

39

قَالَ رَبِّ انصُرْنِي بِمَا كَذَّبُونِ

گفت : ای پروردگار من ، اکنون که تکذیبم می کنند، یاریم کن

40

قَالَ عَمَّا قَلِيلٍ لَيُصْبِحُنَّ نَادِمِينَ

گفت : به همین زودی از کرده پشیمان می شوند

44

ثُمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَا كُلَّ مَا جَاء أُمَّةً رَّسُولُهَا كَذَّبُوهُ فَأَتْبَعْنَا بَعْضَهُم بَعْضًا وَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ فَبُعْدًا لِّقَوْمٍ لَّا يُؤْمِنُونَ

سپس پی در، پی پیامبران خود را فرستادیم هر بار که پیامبری بر ملتی آمد تکذیبش کردند و ما نیز آنها را از پس یکدیگر به هلاکت رسانیدیم و آنان را داستانها کردیم ای ، نصیب مردمی که ایمان نمی آورند دوری از رحمت خدا باد

45

ثُمَّ أَرْسَلْنَا مُوسَى وَأَخَاهُ هَارُونَ بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِينٍ

آنگاه موسی و برادرش هارون را با آیات خود و دلایل روشن فرستادیم

46

إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا عَالِينَ

نزد فرعون و مهتران قومش پس گردنکشی کردند که مردمی برتری جوی بودند،

47

فَقَالُوا أَنُؤْمِنُ لِبَشَرَيْنِ مِثْلِنَا وَقَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُونَ

و گفتند: آیا به دو انسان که همانند ما هستند و قومشان بندگان ما، بودند، ایمان بیاوریم ?

49

وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ

هر آینه ما به موسی کتاب دادیم ، باشد که هدایت شوند

50

وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ آيَةً وَآوَيْنَاهُمَا إِلَى رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِينٍ

و پسر مریم و مادرش را آیتی ساختیم و آن دو را بر بلند جایی که قرارگاهی و آب روان داشت جای دادیم

51

يَا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّي بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ

ای پیامبران ، از چیزهای پاکیزه و خوش بخورید و کارهای شایسته کنید که من به کارهایی که می کنید آگاهم

52

وَإِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ

هر آینه این دین شما دینی است واحد، و من پروردگار شمایم ، از من، بترسید

53

فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُم بَيْنَهُمْ زُبُرًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ

پس دین خود را فرقه فرقه کردند و هر فرقه ای به روشی که برگزیده بود دلخوش بود



جمعه 29 خرداد 1394برچسب:, :: 21:20 ::  نويسنده : فتح الله بهاروند       

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

به نام خدای بخشاینده مهربان



جمعه 29 خرداد 1394برچسب:, :: 21:3 ::  نويسنده : فتح الله بهاروند       

سوره فرقان

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

به نام خدای بخشاینده مهربان

20

وَما أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَيَمْشُونَ فِي الْأَسْوَاقِ وَجَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَتَصْبِرُونَ وَكَانَ رَبُّكَ بَصِيرًا

پیش از تو پیامبرانی نفرستاده ایم جز آنکه طعام می خوردند و در بازارهاراه می رفتند و شما را وسیله آزمایش یکدیگر قرار دادیم آیا صبر توانید کرد ? و پروردگار تو بیناست

31

وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا مِّنَ الْمُجْرِمِينَ وَكَفَى بِرَبِّكَ هَادِيًا وَنَصِيرًا

اینچنین هر پیامبری را از میان مجرمان دشمنی پدید آوردیم و پروردگار تو برای راهنمایی و یاری تو کافی است

35

وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَجَعَلْنَا مَعَهُ أَخَاهُ هَارُونَ وَزِيرًا

به موسی کتاب دادیم و برادرش هارون را مددکارش ساختیم

36

فَقُلْنَا اذْهَبَا إِلَى الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَدَمَّرْنَاهُمْ تَدْمِيرًا

و گفتیم : نزد مردمی که آیات ما را تکذیب کرده اند، بروید و آن قوم را به سختی هلاک کردیم

37

وَقَوْمَ نُوحٍ لَّمَّا كَذَّبُوا الرُّسُلَ أَغْرَقْنَاهُمْ وَجَعَلْنَاهُمْ لِلنَّاسِ آيَةً وَأَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ عَذَابًا أَلِيمًا

قوم نوح را چون پیامبران را تکذیب کردند غرقه کردیم و آنها را برای، مردم عبرتی ساختیم و برای ستمکاران عذابی دردآور آماده کرده ایم

 



جمعه 29 خرداد 1394برچسب:, :: 20:55 ::  نويسنده : فتح الله بهاروند       

سوره شعراء

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

به نام خدای بخشاینده مهربان

10

وَإِذْ نَادَى رَبُّكَ مُوسَى أَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ

و پروردگارت موسی را ندا داد که : ای موسی ، به سوی آن مردم ستمکار برو:

11

قَوْمَ فِرْعَوْنَ أَلَا يَتَّقُونَ

قوم فرعون آیا نمی خواهند پرهیزگار شوند ?

12

قَالَ رَبِّ إِنِّي أَخَافُ أَن يُكَذِّبُونِ

گفت : ای پروردگار من ، می ترسم که دروغگویم خوانند

13

وَيَضِيقُ صَدْرِي وَلَا يَنطَلِقُ لِسَانِي فَأَرْسِلْ إِلَى هَارُونَ

و دل من تنگ گردد و زبانم گشاده نشود هارون را به همراهم بفرست

14

وَلَهُمْ عَلَيَّ ذَنبٌ فَأَخَافُ أَن يَقْتُلُونِ

و بر من، به گناهی ادعایی دارند، می ترسم که مرا بکشند

15

قَالَ كَلَّا فَاذْهَبَا بِآيَاتِنَا إِنَّا مَعَكُم مُّسْتَمِعُونَ

گفت : هرگز، آیات مرا هر دو نزد آنها ببرید، ما نیز با شما هستیم وگوش فرا می دهیم

16

فَأْتِيَا فِرْعَوْنَ فَقُولَا إِنَّا رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِينَ

پس نزد فرعون روید و بگویید: ما رسول پروردگار جهانیان هستیم ،

17

أَنْ أَرْسِلْ مَعَنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ

که بنی اسرائیل را با ما بفرستی

18

قَالَ أَلَمْ نُرَبِّكَ فِينَا وَلِيدًا وَلَبِثْتَ فِينَا مِنْ عُمُرِكَ سِنِينَ

گفت : آیا به هنگام کودکی نزد خود پرورشت ندادیم و تو چند سال از عمرت را در میان ما نگذرانیدی ?

19

وَفَعَلْتَ فَعْلَتَكَ الَّتِي فَعَلْتَ وَأَنتَ مِنَ الْكَافِرِينَ

و آن کار را که ازتو سر زد مرتکب نشدی ? پس تو کافر نعمتی

20

قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّينَ

گفت : آن وقت که چنان کردم از خطاکاران بودم

21

فَفَرَرْتُ مِنكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ فَوَهَبَ لِي رَبِّي حُكْمًا وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُرْسَلِينَ

و چون از شما ترسیدم، گریختم ولی پروردگار من به من نبوت داد و مرا درشمار پیامبران آورد

22

وَتِلْكَ نِعْمَةٌ تَمُنُّهَا عَلَيَّ أَنْ عَبَّدتَّ بَنِي إِسْرَائِيلَ

و منت این نعمت را بر من می نهی و حال آنکه بنی اسرائیل را برده ساخته ای ?

30

قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَيْءٍ مُّبِينٍ

گفت : حتی اگر معجزه ای روشن آورده باشم ?

31

قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ

گفت : اگر راست می گویی ، بیاور

32

فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ

عصایش را انداخت به آشکارا اژدهایی شد

33

وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاء لِلنَّاظِرِينَ

و دستش را بیرون آورد در نظر بینندگان سپید می نمود

43

قَالَ لَهُم مُّوسَى أَلْقُوا مَا أَنتُم مُّلْقُونَ

موسی به آنها گفت : هر چه می خواهید بیفکنید، بیفکنید

44

فَأَلْقَوْا حِبَالَهُمْ وَعِصِيَّهُمْ وَقَالُوا بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغَالِبُونَ

آنان ریسمانها و چوبهای خود بیفکندند و گفتند: به عزت فرعون که ما پیروز شدیم

45

فَأَلْقَى مُوسَى عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ

و موسی عصایش را افکند ناگاه همه آن دروغها یی را که ساخته بودند،، بلعید

46

فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سَاجِدِينَ

جادوگران به سجده افتادند

47

قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِينَ

گفتند: به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم :

48

رَبِّ مُوسَى وَهَارُونَ

پروردگار موسی و هارون

52

وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِي إِنَّكُم مُّتَّبَعُونَ

و به موسی وحی کردیم که : شب هنگام بندگان مرا بیرون ببر که از پی شمابیایند

61

فَلَمَّا تَرَاءى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَكُونَ

چون آن دو گروه یکدیگر را دیدند، یاران موسی گفتند: گرفتار آمدیم

62

قَالَ كَلَّا إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ

، گفت : هرگز پروردگار من با من است و مرا راه خواهد نمود

63

فَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنِ اضْرِب بِّعَصَاكَ الْبَحْرَ فَانفَلَقَ فَكَانَ كُلُّ فِرْقٍ كَالطَّوْدِ الْعَظِيمِ

پس به موسی وحی کردیم که : عصایت را بر دریا بزن دریا بشکافت و هرپاره چون کوهی عظیم گشت

65

وَأَنجَيْنَا مُوسَى وَمَن مَّعَهُ أَجْمَعِينَ

موسی و همه همراهانش را رهانیدیم

69

وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ إِبْرَاهِيمَ

و داستان ابراهیم را برایشان تلاوت کن

70

إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا تَعْبُدُونَ

آنگاه که به پدر و قوم خود گفت : چه می پرستید ?

71

قَالُوا نَعْبُدُ أَصْنَامًا فَنَظَلُّ لَهَا عَاكِفِينَ

گفتند: بتانی را می پرستیم و معتکف آستانشان هستیم

72

قَالَ هَلْ يَسْمَعُونَكُمْ إِذْ تَدْعُونَ

گفت : آیا وقتی آنها را می خوانید صدایتان را می شنوند ?

73

أَوْ يَنفَعُونَكُمْ أَوْ يَضُرُّونَ

یا برای شما سود و زیانی دارند ?

74

قَالُوا بَلْ وَجَدْنَا آبَاءنَا كَذَلِكَ يَفْعَلُونَ

گفتند: نه ، پدرانمان را دیده ایم که چنین می کرده اند

75

قَالَ أَفَرَأَيْتُم مَّا كُنتُمْ تَعْبُدُونَ

گفت : آیا می دانید که چه می پرستیده اید،

76

أَنتُمْ وَآبَاؤُكُمُ الْأَقْدَمُونَ

شما و نیاکانتان ?

77

فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِّي إِلَّا رَبَّ الْعَالَمِينَ

آنها دشمنان منند، ولی پروردگار جهانیان دوست، من است :

78

الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ

آن که مرا بیافریده سپس راهنماییم می کند،

79

وَالَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَيَسْقِينِ

و آن که به من طعام می دهد و مرا سیراب می سازد،

80

وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ

و چون بیمار شوم شفایم می بخشد،

81

وَالَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحْيِينِ

و آن که مرا می میراند و سپس زنده می کند،

82

وَالَّذِي أَطْمَعُ أَن يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ

و آن که امید می دارم که در روز قیامت خطایم را ببخشاید

83

رَبِّ هَبْ لِي حُكْمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ

ای پروردگار من ، مرا حکمت بخش و مرا به شایستگان بپیوند

84

وَاجْعَل لِّي لِسَانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ

و ذکر جمیل مرا در ذهن آیندگان انداز

85

وَاجْعَلْنِي مِن وَرَثَةِ جَنَّةِ النَّعِيمِ

و مرا از وارثان بهشت پر نعمت، قرار ده

86

وَاغْفِرْ لِأَبِي إِنَّهُ كَانَ مِنَ الضَّالِّينَ

و پدرم را بیامرز که از گمراهان است

87

وَلَا تُخْزِنِي يَوْمَ يُبْعَثُونَ

و در روز قیامت مرا رسوا مساز:

88

يَوْمَ لَا يَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ

روزی که نه مال سود می دهد و نه فرزندان

105

كَذَّبَتْ قَوْمُ نُوحٍ الْمُرْسَلِينَ

قوم نوح پیامبران را تکذیب کردند

106

إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ أَلَا تَتَّقُونَ

آنگاه که برادرشان نوح به آنها گفت : آیا پروا نمی کنید ?

107

إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ

من برای شما پیامبری امین هستم

108

فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ

از خدا بترسید و از من اطاعت کنید

109

وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ

من از شما در برابر هدایت خود مزدی نمی طلبم مزد من تنها بر عهده پروردگار جهانیان است

110

فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ

پس ، از خدا بترسید و از من اطاعت کنید

111

قَالُوا أَنُؤْمِنُ لَكَ وَاتَّبَعَكَ الْأَرْذَلُونَ

گفتند: آیا به تو ایمان بیاوریم و حال آنکه فرومایگان پیرو تو هستند ?

112

قَالَ وَمَا عِلْمِي بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ

گفت : دانش من به کارهایی که می کنند نمی رسد

113

إِنْ حِسَابُهُمْ إِلَّا عَلَى رَبِّي لَوْ تَشْعُرُونَ

اگر می فهمید،، حسابشان تنها با پروردگار من است

114

وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الْمُؤْمِنِينَ

و من مؤمنان را طرد نمی کنم

115

إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ مُّبِينٌ

جز بیم دهنده ای آشکار نیستم

116

قَالُوا لَئِن لَّمْ تَنتَهِ يَا نُوحُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمَرْجُومِينَ

گفتند: ای نوح ، اگر بس نکنی ، سنگسار می شوی

117

قَالَ رَبِّ إِنَّ قَوْمِي كَذَّبُونِ

گفت : ای پروردگار من ، قوم من مرا تکذیب می کنند

118

فَافْتَحْ بَيْنِي وَبَيْنَهُمْ فَتْحًا وَنَجِّنِي وَمَن مَّعِي مِنَ الْمُؤْمِنِينَ

میان من و آنها راهی برگشای و مرا و مؤمنان همراه مرا رهایی بخش

119

فَأَنجَيْنَاهُ وَمَن مَّعَهُ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ

او و همراهانش را در آن کشتی انباشته ، نجات دادیم

123

كَذَّبَتْ عَادٌ الْمُرْسَلِينَ

قوم عاد پیامبران را تکذیب کردند

124

إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ هُودٌ أَلَا تَتَّقُونَ

آنگاه که برادرشان هود گفت : آیا پروا نمی کنید ?

125

إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ

من برای شما پیامبری امین هستم

126

فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ

از خدا بترسید و از من اطاعت کنید

127

وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ

من از شما در برابر هدایت خود مزدی نمی طلبم مزد من تنها بر عهده پروردگار جهانیان است

128

أَتَبْنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ آيَةً تَعْبَثُونَ

آیا بر فراز هر بلندی به بیهودگی برجی بر می آورید ?

129

وَتَتَّخِذُونَ مَصَانِعَ لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ

و بدین، پندار که همواره زنده اید کوشکهایی بنا می کنید ?

130

وَإِذَا بَطَشْتُم بَطَشْتُمْ جَبَّارِينَ

و چون انتقام گیرید چون جباران انتقام می گیرید ?

131

فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ

پس ، از خدا بترسید و از من اطاعت کنید

132

وَاتَّقُوا الَّذِي أَمَدَّكُم بِمَا تَعْلَمُونَ

و بترسید از آن خدایی که آنچه را که می دانید، به شما عطا کرده است ،

133

أَمَدَّكُم بِأَنْعَامٍ وَبَنِينَ

و به شما چارپایان و فرزندان ارزانی داشته است ،

134

وَجَنَّاتٍ وَعُيُونٍ

و باغها و چشمه ساران

135

إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ

من از عذاب روزی بزرگ بر شما بیمناکم

141

كَذَّبَتْ ثَمُودُ الْمُرْسَلِينَ

قوم ثمود پیامبران را تکذیب کردند

142

إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ صَالِحٌ أَلَا تَتَّقُونَ

آنگاه که برادرشان صالح گفت : آیا پروا نمی کنید ?

143

إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ

من برای شما پیامبری امین هستم

144

فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ

از خدا بترسید و از من اطاعت کنید

145

وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ

من از شما در برابر هدایت خود مزدی نمی طلبم ، مزد من تنها بر عهده، پروردگار جهانیان است

146

أَتُتْرَكُونَ فِي مَا هَاهُنَا آمِنِينَ

آیا پندارید که شما را در این نعمتها، ایمن رها می کنند ?

155

قَالَ هَذِهِ نَاقَةٌ لَّهَا شِرْبٌ وَلَكُمْ شِرْبُ يَوْمٍ مَّعْلُومٍ

، گفت : این ماده شتر من است یک روز آب خوردن حق او باشد و یک روزحق شما

156

وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَظِيمٍ

به آن آسیبی مرسانید که عذاب روزی بزرگ شما را فرو می گیرد

157

فَعَقَرُوهَا فَأَصْبَحُوا نَادِمِينَ

آن را پی کردند و پشیمان شدند

160

كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ الْمُرْسَلِينَ

قوم لوط پیامبران را تکذیب کردند

161

إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَلَا تَتَّقُونَ

آنگاه که برادرشان لوط گفت :، آیا پروا نمی کنید ?

162

إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ

من برای شما پیامبری امین هستم

163

فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ

از خدا بترسید و از من اطاعت کنید

164

وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ

من از شما در برابر هدایت خود مزدی نمی طلبم مزد من تنها بر عهده پروردگار جهانیان است

165

أَتَأْتُونَ الذُّكْرَانَ مِنَ الْعَالَمِينَ

چرا از میان مردم جهان با نران می آمیزید ?

166

وَتَذَرُونَ مَا خَلَقَ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ أَزْوَاجِكُم بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ عَادُونَ

و همسرانی راکه پروردگارتان برایتان آفریده است ترک می گویید ? نه شما مردمی متجاوز هستید

168

قَالَ إِنِّي لِعَمَلِكُم مِّنَ الْقَالِينَ

گفت : من، با کار شما دشمنم

169

رَبِّ نَجِّنِي وَأَهْلِي مِمَّا يَعْمَلُونَ

ای پروردگار من ، مرا و کسانم را از عاقبت عملی که می کنند رهایی بخش

170

فَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِينَ

او و همه کسانش را رهانیدیم

171

إِلَّا عَجُوزًا فِي الْغَابِرِينَ

مگر پیرزنی که خواست بماند

176

كَذَّبَ أَصْحَابُ الْأَيْكَةِ الْمُرْسَلِينَ

مردم ایکه پیامبران را تکذیب کردند

177

إِذْ قَالَ لَهُمْ شُعَيْبٌ أَلَا تَتَّقُونَ

آنگاه که شعیب به آنها گفت :، آیا پروا نمی کنید ?

178

إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ

من برای شما پیامبری امین هستم

179

فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ

از خدا بترسید و از من اطاعت کنید

180

وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ

من از شما در برابر هدایت خود مزدی نمی طلبم مزد من تنها بر عهده پروردگار جهانیان است

181

أَوْفُوا الْكَيْلَ وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِينَ

پیمانه را تمام بپردازید و کم فروشی مکنید

182

وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ

و با ترازوی درست وزن کنید

183

وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ

به مردم کم مدهید و بی باکانه در زمین فساد مکنید

184

وَاتَّقُوا الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالْجِبِلَّةَ الْأَوَّلِينَ

از آن کس که شما و آفریدگان پیش از شما را آفریده است بترسید

 



جمعه 29 خرداد 1394برچسب:, :: 19:6 ::  نويسنده : فتح الله بهاروند       

سوره نمل

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

به نام خدای بخشاینده مهربان

7

إِذْ قَالَ مُوسَى لِأَهْلِهِ إِنِّي آنَسْتُ نَارًا سَآتِيكُم مِّنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ آتِيكُم بِشِهَابٍ قَبَسٍ لَّعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ

موسی به خانواده خود گفت : من از دور آتشی دیدم ، زودا که از آن برایتان خبری بیاورم یا پاره آتشی شاید گرم شوید

8

فَلَمَّا جَاءهَا نُودِيَ أَن بُورِكَ مَن فِي النَّارِ وَمَنْ حَوْلَهَا وَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ

چون به آتش رسید، ندایش دادند که برکت داده شده ، آن که درون آتش است و آن که در کنار آن است و منزه است خدای یکتا، آن پروردگار جهانیان

9

يَا مُوسَى إِنَّهُ أَنَا اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ

ای موسی ، من خدای پیروزمند حکیم هستم

10

وَأَلْقِ عَصَاكَ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّى مُدْبِرًا وَلَمْ يُعَقِّبْ يَا مُوسَى لَا تَخَفْ إِنِّي لَا يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ

عصایت را بیفکن چون دیدش که همانند ماری می جنبد، گریزان بازگشت وبه، عقب ننگریست ای موسی ، مترس پیامبران نباید که در نزد من بترسند

11

إِلَّا مَن ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْنًا بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي غَفُورٌ رَّحِيمٌ

مگر کسی که مرتکب گناهی شده باشد و پس از بدکاری ، نیکوکار شود زیرامن آمرزنده و مهربانم

12

وَأَدْخِلْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاء مِنْ غَيْرِ سُوءٍ فِي تِسْعِ آيَاتٍ إِلَى فِرْعَوْنَ وَقَوْمِهِ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ

دستت را در گریبان ببر تا بی هیچ آسیبی سفید بیرون آید با نه نشانه نزد فرعون و قومش برو که مردمی عصیانگرند

15

وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ عِلْمًا وَقَالَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي فَضَّلَنَا عَلَى كَثِيرٍ مِّنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ

ما به داود و سلیمان دانش دادیم گفتند: سپاس از آن خدایی است که ما را بر بسیاری از بندگان مؤمن خود برتری داد

16

وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنطِقَ الطَّيْرِ وَأُوتِينَا مِن كُلِّ شَيْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ

و سلیمان وارث داود شد و گفت : ای مردم ، به ما زبان مرغان آموختند واز هر نعمتی ارزانی داشتند و این عنایتی است آشکار

17

وَحُشِرَ لِسُلَيْمَانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ وَالطَّيْرِ فَهُمْ يُوزَعُونَ

سپاهیان سلیمان از جن و آدمی و پرنده گرد آمدند و آنها به صف می رفتند،

18

حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِي النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ يَا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاكِنَكُمْ لَا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ

تا به وادی مورچگان رسیدند مورچه ای گفت : ای مورچگان ، به لانه های خود بروید تا سلیمان و لشکریانش شما را بی خبر در هم نکوبند

19

فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِّن قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ

سلیمان از سخن او لبخند زد و گفت : ای پروردگار من ، مرا وادار تا سپاس، نعمت تو را که بر من و پدر و مادر من ارزانی داشته ای به جای آورم و کارهای شایسته ای کنم که تو خشنود شوی ، و مرا به رحمت خود در شمار بندگان شایسته ات در آور

20

وَتَفَقَّدَ الطَّيْرَ فَقَالَ مَا لِيَ لَا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ كَانَ مِنَ الْغَائِبِينَ

در میان مرغان جست و جو کرد و گفت : چرا هدهد را نمی بینم ، آیا از غایب شدگان است ?

21

لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِيدًا أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَيَأْتِيَنِّي بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ

به سخت ترین وجهی عذابش می کنم یا سرش را می برم ، مگر آنکه برای من دلیلی روشن بیاورد

22

فَمَكَثَ غَيْرَ بَعِيدٍ فَقَالَ أَحَطتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُكَ مِن سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ

درنگش به درازا نکشید بیامد و گفت : به چیزی دست یافته ام که تو دست نیافته بودی و از سبا برایت خبری درست آورده ام

23

إِنِّي وَجَدتُّ امْرَأَةً تَمْلِكُهُمْ وَأُوتِيَتْ مِن كُلِّ شَيْءٍ وَلَهَا عَرْشٌ عَظِيمٌ

زنی را یافته ام که بر آنها پادشاهی می کند از هر نعمتی برخوردار است و، تختی بزرگ دارد

24

وَجَدتُّهَا وَقَوْمَهَا يَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِن دُونِ اللَّهِ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لَا يَهْتَدُونَ

دیدم که خود و مردمش به جای خدای یکتا آفتاب را سجده می کنند و شیطان اعمالشان را در نظرشان بیاراسته است و از راه خدا منحرفشان کرده است، چنان که روی هدایت نخواهند دید

27

قَالَ سَنَنظُرُ أَصَدَقْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْكَاذِبِينَ

گفت : اکنون، بنگریم که راست گفته ای یا در شمار دروغگویانی

28

اذْهَب بِّكِتَابِي هَذَا فَأَلْقِهْ إِلَيْهِمْ ثُمَّ تَوَلَّ عَنْهُمْ فَانظُرْ مَاذَا يَرْجِعُونَ

این نامه مرا ببر و بر آنها افکن ، سپس به یکسو شو و بنگر که چه جواب می دهند

29

قَالَتْ يَا أَيُّهَا المَلَأُ إِنِّي أُلْقِيَ إِلَيَّ كِتَابٌ كَرِيمٌ

زن گفت : ای بزرگان ، نامه ای گرامی به سوی من افکنده شد

30

إِنَّهُ مِن سُلَيْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

نامه از سلیمان است و این است : به نام خدای بخشنده مهربان

36

فَلَمَّا جَاء سُلَيْمَانَ قَالَ أَتُمِدُّونَنِ بِمَالٍ فَمَا آتَانِيَ اللَّهُ خَيْرٌ مِّمَّا آتَاكُم بَلْ أَنتُم بِهَدِيَّتِكُمْ تَفْرَحُونَ

چون قاصد نزد سلیمان آمد، سلیمان گفت : آیا می خواهید به مال مرا، یاری کنید ? آنچه خدا به من داده از آنچه به شما داده بهتر است نه ، شما به هدیه خویش شادمان هستید

37

ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَلَنَأْتِيَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لَّا قِبَلَ لَهُم بِهَا وَلَنُخْرِجَنَّهُم مِّنْهَا أَذِلَّةً وَهُمْ صَاغِرُونَ

اکنون به نزدشان بازگرد سپاهی بر سرشان می کشیم که هرگز طاقت آن را نداشته باشند و به خواری و خفت از آنجا بیرونشان می کنیم

38

قَالَ يَا أَيُّهَا المَلَأُ أَيُّكُمْ يَأْتِينِي بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَن يَأْتُونِي مُسْلِمِينَ

گفت : ای بزرگان ، کدام یک از شما تخت او را پیش از آنکه به تسلیم نزد من آیند برایم می آورد ?

39

قَالَ عِفْريتٌ مِّنَ الْجِنِّ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِكَ وَإِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٌ

عفریتی از میان جنها گفت : من ، قبل از آنکه از جایت برخیزی ، آن را، نزد تو حاضر می کنم ، که من بر این کار هم توانایم و هم امین

40

قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ

و آن کس که از علم کتاب بهره ای داشت گفت : من ، پیش از آنکه چشم بر هم زنی ، آن را نزد تو می آورم چون آن را نزد خود دید گفت : این بخشش پروردگار من است ، تا مرا بیازماید که سپاسگزارم یا کافر نعمت پس هر که سپاس گوید برای خود گفته است و هر که کفران ورزد پروردگار من بی نیاز و کریم است

41

قَالَ نَكِّرُوا لَهَا عَرْشَهَا نَنظُرْ أَتَهْتَدِي أَمْ تَكُونُ مِنَ الَّذِينَ لَا يَهْتَدُونَ

گفت : تختش را دیگرگون کنید، ببینم آن را باز می شناسد یا از آنهاست که باز نتوانند شناخت

42

فَلَمَّا جَاءتْ قِيلَ أَهَكَذَا عَرْشُكِ قَالَتْ كَأَنَّهُ هُوَ وَأُوتِينَا الْعِلْمَ مِن قَبْلِهَا وَكُنَّا مُسْلِمِينَ

چون آمد گفتندش : آیا تخت تو چنین بود ? گفت : گویی همان است و ماپیش، از این آگاه شده بودیم و تسلیم بوده ایم

43

وَصَدَّهَا مَا كَانَت تَّعْبُدُ مِن دُونِ اللَّهِ إِنَّهَا كَانَتْ مِن قَوْمٍ كَافِرِينَ

و او را از هر چه به جز خدای یکتا می پرستید، باز داشت زیرا او در زمره کافران بود

44

قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَكَشَفَتْ عَن سَاقَيْهَا قَالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُّمَرَّدٌ مِّن قَوَارِيرَ قَالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ

گفتندش : به صحن قصر درآی چون بدیدش پنداشت که آبگیری ژرف است دامن از ساقهایش برگرفت سلیمان گفت : این صحنی است صاف از آبگینه گفت : ای پروردگار من ، من بر خویشتن ستم کرده ام و اینک با سلیمان در برابر پروردگار جهانیان تسلیم شدم

45

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ فَإِذَا هُمْ فَرِيقَانِ يَخْتَصِمُونَ

و بر قوم ثمود برادرشان صالح را فرستادیم که : خدای یکتا را بپرستید، ناگهان دو گروه شدند و با یکدیگر به خصومت برخاستند

46

قَالَ يَا قَوْمِ لِمَ تَسْتَعْجِلُونَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ لَوْلَا تَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ

گفت : ای قوم من ، چرا پیش از نیکی بر بدی می شتابید ? چرا از خدا آمرزش نمی خواهید ? شاید بر شما رحمت آورد

47

قَالُوا اطَّيَّرْنَا بِكَ وَبِمَن مَّعَكَ قَالَ طَائِرُكُمْ عِندَ اللَّهِ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُونَ

گفتند: ما تو را و یارانت را به فال بد گرفته ایم گفت : جزای شما نزد خداست اینک مردمی فریب خورده هستید

48

وَكَانَ فِي الْمَدِينَةِ تِسْعَةُ رَهْطٍ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَلَا يُصْلِحُونَ

در شهر نه مرد ناصالح بودند که در آن سرزمین فساد می کردند نه اصلاح

49

قَالُوا تَقَاسَمُوا بِاللَّهِ لَنُبَيِّتَنَّهُ وَأَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِ مَا شَهِدْنَا مَهْلِكَ أَهْلِهِ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ

، گفتند: به خدا سوگند خورید که بر او و کسانش شبیخون زنیم و چون کسی به طلب خونش برخیزد، بگوییم : ما به هنگام هلاکت کسان او آنجا نبوده ایم ، و ما راست گفتاریم

50

وَمَكَرُوا مَكْرًا وَمَكَرْنَا مَكْرًا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ

و غافل بودند که اگر آنها حیله ای اندیشیده اند ما نیز حیله ای اندیشیده ایم

51

فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ مَكْرِهِمْ أَنَّا دَمَّرْنَاهُمْ وَقَوْمَهُمْ أَجْمَعِينَ

بنگر که عاقبت مکرشان چه شد: ما آنها و قومشان را به تمامی هلاک کردیم،

54

وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ وَأَنتُمْ تُبْصِرُونَ

و لوط را به یادآر آنگاه که به قوم خود گفت : کارهای زشت مرتکب می شوید، در حالی که خود به زشتی آن آگاهید ?

55

أَئِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَاء بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ

چرا از روی شهوت به جای زنان به مردان می گرایید ? شما مردمی نادان هستید



جمعه 29 خرداد 1394برچسب:, :: 16:3 ::  نويسنده : فتح الله بهاروند       

سوره قصص

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

به نام خدای بخشاینده مهربان

3

نَتْلُوا عَلَيْكَ مِن نَّبَإِ مُوسَى وَفِرْعَوْنَ بِالْحَقِّ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ

برای آنها که ایمان می آورند داستان راستین موسی و فرعون را بر تو می، خوانیم

7

وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ

و به مادر موسی وحی کردیم که : شیرش بده و اگر بر او بیمناک شدی به دریایش بینداز و مترس و غمگین مشو، او را به تو باز می گردانیم و در شمار پیامبرانش می آوریم

8

فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِيَكُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَحَزَنًا إِنَّ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا كَانُوا خَاطِئِينَ

خاندان فرعون یافتندش تا دشمنشان و سبب اندوهشان گردد فرعون و هامان و، لشکرهاشان خطا می کردند

9

وَقَالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَيْنٍ لِّي وَلَكَ لَا تَقْتُلُوهُ عَسَى أَن يَنفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ

زن فرعون گفت : این مایه شادمانی من و توست او را مکشید، شاید به ما سودی برساند یا او را به فرزندی گیریم و نمی دانستند که چه می کنند

10

وَأَصْبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَى فَارِغًا إِن كَادَتْ لَتُبْدِي بِهِ لَوْلَا أَن رَّبَطْنَا عَلَى قَلْبِهَا لِتَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ

مادر موسی طاقت از دست بداد و اگر دلش را قوی نکرده بودیم که از مؤمنان باشد، نزدیک بود که آن راز را فاش سازد

11

وَقَالَتْ لِأُخْتِهِ قُصِّيهِ فَبَصُرَتْ بِهِ عَن جُنُبٍ وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ

و به خواهر او گفت : از پی او برو و زن بی آنکه آنان دریابند از دوردر، او می نگریست

12

وَحَرَّمْنَا عَلَيْهِ الْمَرَاضِعَ مِن قَبْلُ فَقَالَتْ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكُمْ وَهُمْ لَهُ نَاصِحُونَ

پستان همه دایگان را از پیش بر او حرام کرده بودیم آن زن گفت : آیامی خواهید شما را به خانواده ای راهنمایی کنم که او را برایتان نگه دارندو نیکخواهش باشند ?

13

فَرَدَدْنَاهُ إِلَى أُمِّهِ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَلِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ

پس او را نزد مادرش برگردانیدیم تا چشمان آن زن روشن گردد و غمگین نباشد و بداند که وعده خدا حق است ، ولی بیشترینشان نمی دانند

14

وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَاسْتَوَى آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

چون به حد بلوغ رسید و برومند شد، او را فرزانگی و دانش دادیم و، نیکوکاران را چنین پاداش می دهیم

15

وَدَخَلَ الْمَدِينَةَ عَلَى حِينِ غَفْلَةٍ مِّنْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلَانِ هَذَا مِن شِيعَتِهِ وَهَذَا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِي مِن شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسَى فَقَضَى عَلَيْهِ قَالَ هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُّضِلٌّ مُّبِينٌ

بی خبر از مردم شهر به شهر داخل شد دو تن رادید که با هم نزاع می کنند، این یک از پیروانش بود و آن یک از دشمنانش آن که از پیروانش بودبر ضد آن دیگر که از دشمنانش بود از او یاری خواست موسی مشتی بر اونواخت و او را کشت گفت : این کار شیطان بود او به آشکارا دشمنی گمراه کننده است

16

قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ

گفت : ای پروردگار من ، من به خود ستم کردم مرا بیامرز و خدایش بیامرزید زیرا آمرزنده و مهربان است

17

قَالَ رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيرًا لِّلْمُجْرِمِينَ

گفت : ای پروردگار من ، به پاس نعمتی که بر من عطا کردی هرگز پشتیبان گنهکاران نخواهم شد

18

فَأَصْبَحَ فِي الْمَدِينَةِ خَائِفًا يَتَرَقَّبُ فَإِذَا الَّذِي اسْتَنصَرَهُ بِالْأَمْسِ يَسْتَصْرِخُهُ قَالَ لَهُ مُوسَى إِنَّكَ لَغَوِيٌّ مُّبِينٌ

دیگر روز در شهر ترسان و چشم بر راه حادثه می گردید مردی که دیروز ازاو مدد خواسته بود باز هم از او مدد خواست موسی به او گفت : تو به آشکارا گمراه هستی

19

فَلَمَّا أَنْ أَرَادَ أَن يَبْطِشَ بِالَّذِي هُوَ عَدُوٌّ لَّهُمَا قَالَ يَا مُوسَى أَتُرِيدُ أَن تَقْتُلَنِي كَمَا قَتَلْتَ نَفْسًا بِالْأَمْسِ إِن تُرِيدُ إِلَّا أَن تَكُونَ جَبَّارًا فِي الْأَرْضِ وَمَا تُرِيدُ أَن تَكُونَ مِنَ الْمُصْلِحِينَ

چون خواست مردی را که دشمن هر دو آنها بود بزند، گفت : ای موسی ،، آیامی خواهی همچنان که دیروز یکی را کشتی مرا نیز بکشی ? تو می خواهی که دراین سرزمین جباری باشی و نمی خواهی که از مصلحان باشی

20

وَجَاء رَجُلٌ مِّنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ يَسْعَى قَالَ يَا مُوسَى إِنَّ الْمَلَأَ يَأْتَمِرُونَ بِكَ لِيَقْتُلُوكَ فَاخْرُجْ إِنِّي لَكَ مِنَ النَّاصِحِينَ

مردی از دور دست شهر دوان آمد و گفت : ای موسی ، مهتران شهر در باره تو رای می زنند تا بکشندت بیرون برو من خیرخواه تو هستم

21

فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفًا يَتَرَقَّبُ قَالَ رَبِّ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ

ترسان و نگران از شهر بیرون شد گفت : ای پروردگار من ، مرا از ستمکاران رهایی بخش

22

وَلَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقَاء مَدْيَنَ قَالَ عَسَى رَبِّي أَن يَهْدِيَنِي سَوَاء السَّبِيلِ

چون به جانب مدین روان شد، گفت : شاید پروردگار من مرا به راه، راست رهبری کند

23

وَلَمَّا وَرَدَ مَاء مَدْيَنَ وَجَدَ عَلَيْهِ أُمَّةً مِّنَ النَّاسِ يَسْقُونَ وَوَجَدَ مِن دُونِهِمُ امْرَأتَيْنِ تَذُودَانِ قَالَ مَا خَطْبُكُمَا قَالَتَا لَا نَسْقِي حَتَّى يُصْدِرَ الرِّعَاء وَأَبُونَا شَيْخٌ كَبِيرٌ

چون به آب مدین رسید، گروهی از مردم را دید که چارپایان خود را آب می دهند و پشت سرشان دو زن را دید که گوسفندان خود را باز می رانند گفت: شما چه می کنید ? گفتند: ما آب نمی دهیم تا آنگاه که چوپانان باز گردند، که پدر ما پیری بزرگوار است

24

فَسَقَى لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّى إِلَى الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ

گوسفندانشان را آب داد سپس به سایه بازگشت و گفت : ای پروردگار من، من، به آن نعمتی که برایم می فرستی نیازمندم

25

فَجَاءتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِي عَلَى اسْتِحْيَاء قَالَتْ إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ مَا سَقَيْتَ لَنَا فَلَمَّا جَاءهُ وَقَصَّ عَلَيْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ

یکی از آن دو زن که به آزرم راه می رفت نزد او آمد و گفت : پدرم تو رامی خواند تا مزد آب دادنت را بدهد چون نزد او آمد و سرگذشت خویش بگفت ، گفت : مترس ، که تو از مردم ستمکاره نجات یافته ای

26

قَالَتْ إِحْدَاهُمَا يَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ

یکی از آن دو گفت: ای پدر، اجیرش کن ، که اگر چنین کنی بهترین مرد، نیرومند امینی است که اجیر کرده ای

27

قَالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هَاتَيْنِ عَلَى أَن تَأْجُرَنِي ثَمَانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِندِكَ وَمَا أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ

گفت : می خواهم یکی از این دو دخترم را زن تو کنم به شرط آنکه هشت سال مزدور من باشی و اگر ده سال را تمام کنی ، خود خدمتی است و من نمی خواهم که تو را به مشقت افکنم ان شاء الله مرا از صالحان خواهی یافت

28

قَالَ ذَلِكَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ أَيَّمَا الْأَجَلَيْنِ قَضَيْتُ فَلَا عُدْوَانَ عَلَيَّ وَاللَّهُ عَلَى مَا نَقُولُ وَكِيلٌ

گفت: این است پیمان میان من و تو هر یک از دو مدت را که سپری سازم بر من ستمی نخواهد رفت و خدا بر آنچه می گوییم وکیل است

29

فَلَمَّا قَضَى مُوسَىالْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِن جَانِبِ الطُّورِ نَارًا قَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَّعَلِّي آتِيكُم مِّنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ

چون موسی مدت را به سر آورد و با زنش روان شد، از سوی طور آتشی دید به، کسان خود گفت : درنگ کنید آتشی دیدم شاید از آن خبری یا پاره آتشی بیاورم تا گرم شوید

30

فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِي مِن شَاطِئِ الْوَادِي الْأَيْمَنِ فِي الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَن يَا مُوسَى إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ

چون نزد آتش آمد، از کناره راست وادی در آن سرزمین مبارک ، از آن درخت، ندا داده شد که : ای موسی ، من خدای یکتا پروردگار جهانیانم

31

وَأَنْ أَلْقِ عَصَاكَ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّى مُدْبِرًا وَلَمْ يُعَقِّبْ يَا مُوسَى أَقْبِلْ وَلَا تَخَفْ إِنَّكَ مِنَ الْآمِنِينَ

عصایت را بینداز چون دیدش که همانند ماری می جنبد، گریزان بازگشت و به عقب ننگریست ای موسی ، پیش آی و مترس تو در امان هستی

32

اسْلُكْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاء مِنْ غَيْرِ سُوءٍ وَاضْمُمْ إِلَيْكَ جَنَاحَكَ مِنَ الرَّهْبِ فَذَانِكَ بُرْهَانَانِ مِن رَّبِّكَ إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ

دست خود در گریبان ببر تا بیرون آید سفید بی هیچ آسیبی و تا از، وحشت بیارامی دست خود در بغل کن این دو از جانب پروردگارت حجتهای تو برای فرعون و مهتران اوست ، که آنان مردمی نافرمانند

33

قَالَ رَبِّ إِنِّي قَتَلْتُ مِنْهُمْ نَفْسًا فَأَخَافُ أَن يَقْتُلُونِ

گفت : ای پروردگار من ، یکی از ایشان را کشته ام ، و می ترسم مرا بکشند

34

وَأَخِي هَارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّي لِسَانًا فَأَرْسِلْهُ مَعِيَ رِدْءًا يُصَدِّقُنِي إِنِّي أَخَافُ أَن يُكَذِّبُونِ

و برادرم هارون به زبان از من فصیح تر است ، او را به مدد من بفرست تامرا تصدیق کند، که بیم آن دارم که دروغگویم شمارند

35

قَالَ سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ وَنَجْعَلُ لَكُمَا سُلْطَانًا فَلَا يَصِلُونَ إِلَيْكُمَا بِآيَاتِنَا أَنتُمَا وَمَنِ اتَّبَعَكُمَا الْغَالِبُونَ

گفت : تو را به برادرت قویدست خواهیم کرد و برایتان حجتی قرار می دهیم به سبب نشانه هایی که شما را داده ایم ، به شما دست نخواهند یافت شما و پیروانتان پیروز خواهید بود

36

فَلَمَّا جَاءهُم مُّوسَى بِآيَاتِنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّفْتَرًى وَمَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ

چون موسی آیات روشن ما را نزدشان آورد گفتند: این جادویی است برساخته،، ما از نیاکانمان چنین چیزهایی نشنیده ایم

37

وَقَالَ مُوسَى رَبِّي أَعْلَمُ بِمَن جَاء بِالْهُدَى مِنْ عِندِهِ وَمَن تَكُونُ لَهُ عَاقِبَةُ الدَّارِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ

و موسی گفت : پروردگار من به آن کسی که از جانب او به هدایت آمده است و عاقبت پسندیده در آن سرای از آن اوست ، آگاه تر است زیرا ستمکاران رستگار نمی شوند

43

وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ مِن بَعْدِ مَا أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ الْأُولَى بَصَائِرَ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لَّعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ

پس از آنکه مردم روزگار پیشین را هلاک ساختیم ، به موسی کتاب دادیم تامردم را بصیرت و هدایت و رحمت باشد شاید پند گیرند

44

وَمَا كُنتَ بِجَانِبِ الْغَرْبِيِّ إِذْ قَضَيْنَا إِلَى مُوسَى الْأَمْرَ وَمَا كُنتَ مِنَ الشَّاهِدِينَ

آنگاه که به موسی فرمان امر نبوت را وحی کردیم تو نه در جانب غربی، طوربودی و نه از حاضران

46

وَمَا كُنتَ بِجَانِبِ الطُّورِ إِذْ نَادَيْنَا وَلَكِن رَّحْمَةً مِّن رَّبِّكَ لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا أَتَاهُم مِّن نَّذِيرٍ مِّن قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ

تو در کنار طور نبودی آنگاه که موسی را ندا در دادیم ولی این رحمتی، است از جانب پروردگارت تا مردمی را که پیش از تو بیم دهنده ای نداشتند، بیم دهی باشد که پند پذیر شوند

47

وَلَوْلَا أَن تُصِيبَهُم مُّصِيبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَيَقُولُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ

تا چون به سبب اعمالی که مرتکب شده اند مصیبتی به آنها رسد نگویند: ای پروردگار ما، چرا پیامبری بر ما نفرستادی تا از آیات تو پیروی کنیم واز مؤمنان باشیم ?



جمعه 29 خرداد 1394برچسب:, :: 15:39 ::  نويسنده : فتح الله بهاروند       

سوره عنکبوت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

به نام خدای بخشاینده مهربان

14

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عَامًا فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ

ما نوح را بر مردمش به پیامبری فرستادیم او هزار سال و پنجاه سال کم در میان آنان بزیست و چون مردمی ستم پیشه بودند، طوفانشان فرو گرفت

15

فَأَنجَيْنَاهُ وَأَصْحَابَ السَّفِينَةِ وَجَعَلْنَاهَا آيَةً لِّلْعَالَمِينَ

او و کسانی را که در کشتی بودند نجات دادیم و آن طوفان را نشان عبرتی، برای جهانیان گردانیدیم

16

وَإِبْرَاهِيمَ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ

و نیز ابراهیم را به پیامبری فرستادیم ، آنگاه که به مردمش گفت : خدای یکتا را بپرستید و از او بترسید این برایتان بهتر است اگر مردمی دانا باشید

26

فَآمَنَ لَهُ لُوطٌ وَقَالَ إِنِّي مُهَاجِرٌ إِلَى رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ

لوط به او ایمان آورد و گفت : من به سوی پروردگارم مهاجرت می کنم ، زیرا او پیروزمند و حکیم است

27

وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَقَ وَيَعْقُوبَ وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِ النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ وَآتَيْنَاهُ أَجْرَهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ

و اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم و در فرزندان او پیامبری و کتاب نهادیم و پاداشش را در دنیا دادیم ، و او در آخرت از صالحان است

28

وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّنَ الْعَالَمِينَ

و لوط را پیامبری دادیم به قوم خود گفت : شما کاری زشت را پیشه، کرده اید که هیچ یک از مردم جهان پیش از شما چنین نمی کرده است

29

أَئِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ وَتَقْطَعُونَ السَّبِيلَ وَتَأْتُونَ فِي نَادِيكُمُ الْمُنكَرَ فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَن قَالُوا ائْتِنَا بِعَذَابِ اللَّهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ

آیا با مردان می آمیزید و راهها را می برید و در محفل خود مرتکب کارهای ناپسند می شوید ? جواب قومش جز این نبود که گفتند: اگر راست می گویی عذاب خدا را بر سر ما بیاور

30

قَالَ رَبِّ انصُرْنِي عَلَى الْقَوْمِ الْمُفْسِدِينَ

گفت : ای پروردگار من ، مرا بر مردم تبهکار نصرت ده

31

وَلَمَّا جَاءتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا إِنَّا مُهْلِكُو أَهْلِ هَذِهِ الْقَرْيَةِ إِنَّ أَهْلَهَا كَانُوا ظَالِمِينَ

چون فرستادگان ما ابراهیم را مژده آوردند، گفتند: ما مردم این قریه، راهلاک خواهیم کرد، که مردمی ستمکاره هستند

32

قَالَ إِنَّ فِيهَا لُوطًا قَالُوا نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَن فِيهَا لَنُنَجِّيَنَّهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ

گفت : لوط در آنجاست گفتند: ما بهتر می دانیم چه کسی در آنجاست او و خاندانش را جز زنش را که در همان جا خواهد ماند نجات می دهیم

33

وَلَمَّا أَن جَاءتْ رُسُلُنَا لُوطًا سِيءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعًا وَقَالُوا لَا تَخَفْ وَلَا تَحْزَنْ إِنَّا مُنَجُّوكَ وَأَهْلَكَ إِلَّا امْرَأَتَكَ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ

چون فرستادگان ما نزد لوط آمدند، غمگین شد و در کارشان بماند گفتند،:مترس و غمگین مباش ، ما تو و خاندانت را جز زنت را که در همان جا خواهد ماند نجات می دهیم

34

إِنَّا مُنزِلُونَ عَلَى أَهْلِ هَذِهِ الْقَرْيَةِ رِجْزًا مِّنَ السَّمَاء بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ

ما بر مردم این قریه به سبب فسقی که مرتکب می شوند، از آسمان عذاب نازل می کنیم

35

وَلَقَد تَّرَكْنَا مِنْهَا آيَةً بَيِّنَةً لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ

هر آینه از آن قریه برای خردمندان عبرتی روشن بر جای گذاشتیم

36

وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَارْجُوا الْيَوْمَ الْآخِرَ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ

و برادرشان شعیب را به مدین فرستادیم گفت : ای قوم من ، خدا را، بپرستید و به روز قیامت امیدوار باشید و در زمین به تبهکاری مکوشید

37

فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ

پس تکذیبش کردند و زلزله آنان را فرو گرفت و در خانه های خود بر جای مردند

39

وَقَارُونَ وَفِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَلَقَدْ جَاءهُم مُّوسَى بِالْبَيِّنَاتِ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ وَمَا كَانُوا سَابِقِينَ

و نیز قارون و فرعون و هامان را که موسی با دلیلهای روشن خود نزد آنها، آمد آنها در زمین سرکشی می کردند ولی نتوانستند از خدا بگریزند



جمعه 29 خرداد 1394برچسب:, :: 15:29 ::  نويسنده : فتح الله بهاروند       

سوره روم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

به نام خدای بخشاینده مهربان

9

أَوَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ كَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَأَثَارُوا الْأَرْضَ وَعَمَرُوهَا أَكْثَرَ مِمَّا عَمَرُوهَا وَجَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلَكِن كَانُوا أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ

آیا در زمین نمی گردند، تا بنگرند که چگونه بوده است عاقبت کسانی که پیش، از آنها می زیسته اند ? کسانی که توانشان بیشتر بوده است و زمین رابه شخم زدن زیر و رو کرده و بیشتر از ایشان آبادش ساخته بودند و پیامبرانی با معجزه ها بر آنها مبعوث شده بود خدا به ایشان ستم نمی کرد، آنان خود به خویشتن ستم می کردند

47

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ رُسُلًا إِلَى قَوْمِهِمْ فَجَاؤُوهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَانتَقَمْنَا مِنَ الَّذِينَ أَجْرَمُوا وَكَانَ حَقًّا عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ

و پیش از تو پیامبرانی را بر قومشان فرستادیم آنان با دلیلهای روشن خود نزدشان آمدند و ما از کسانی که گناه کردند انتقام گرفتیم ، و یاری دادن مؤمنان بر عهده ما بود